دیان دی - نویسنده رمان «قطار مرگ به طرف بوستون»
چیزی را بنویسید که خودتان دوست دارید بخوانیدش. بعد هم واقع گرا باشید؛ نویسندگی تجارت راحت و پرسودی نیست اولاً باید به تنهایی انجامش داد، ثانیاً نیاز به کار سخت و طاقت فرسا دارد، ثالثاً بازده سریعی ندارد؛ یعنی برای دیدن بازدهی اثرتان باید مدت طولانی منتظر باشید وای! از فکر این نکته تنم می لرزد که برای رسیدن به پول چقدر باید منتظر بمانید.
خب با وجود این مسائل شاید خیلی ها نتوانند این واقعیت های تلخ را درباره ی چنین شغل بی رحم و خشنی تحمل کنند. از طرف دیگر، دلایل خوبی هم برای سرکردن با رؤیای نویسندگی وجود دارد و آن این است که وقتی اولین رمانتان را نوشتید جدا از این که فروش خوبی کرده باشد یا نه و صرف نظر از این که مورد توجه ناشران قرار گرفته باشید اگر دیدید نمی توانید کتاب بعدی را ننویسید مطمئن باشید که یک نویسنده واقعی شده اید چون در آن صورت کتاب بعدی شما تبدیل می شود به کتابهای بعدی و بعدی اگر آدمی باشید که حس کنید زندگی بدون حضور شخصیت ها و طرح ها داستان در ذهنتان خالی و بی مفهوم است و بدانید نویسنده ای واقعی هستید.
آندره دوبوس - نویسنده رمان «خانه مدوشن»
برای داستان هایی که می نویسید طرح کلی نریزید؛ یعنی اتفاقات داستانی را از قبل طراحی نکنید شخصاً معتقدم نوشتن ما را وارد دنیایی پر رمز و راز و ناشناخته می کند باید به ضمیر ناخودآگاهتان اعتماد کنید باید به شخصیتهای داستان اعتماد کنید تا خودشان داستان را به جایی که می رود ، هدایت کنید.
سوزان فیشر استیپلز - نویسنده رمان «شهربانو»
یاد بگیرید ذوق و قریحه ی خودتان را بشناسید و آن را بالفعل کنید نگاه کنید که چطور وقتی دارید حرف می زنید یکهو در ذهنتان دنبال کلمه ی خاصی می گردید و آن قدر من و من می کنید تا به یادتان بیاد! همین طور، دنبال یافتن استعدادتان باشید؛ یعنی بگردید تا بفهمید در کدام زمینه در رشته های ادبی ذوق دارید بعد برای بالفعل کردن این ذوق و استعداد سخت کار کنید.
نورا رابرتز - نویسنده رمان «آسمان و زمین»
اولین اصل در نویسندگی این است که چیزی را بنویسید که دلتان می خواهد آن را بخوانید و لذت ببرید، اگر چیزی که می نویسید برای خودتان جالب نباشد و سرگرمتان نکند قطعاً برای هیچ کس دیگر جالب و سرگرم کننده نیست.
باربارا همبلی - نویسنده ی رمان «شیکاگو 2000»
از بازنویسی یا به عبارت دیگر «دوباره نوشتن» نترسید کارتان را به کسی که به قضاوتش اعتماد دارید بسپارید تا بخواند؛ سپس بپرسید که او را تحت تأثیر قرار می دهد یا نه. توصیه دیگر من این است که چیزهایی که می نویسید، راجع به زندگی آدمهای دور و برتان باشد وقتتان را صرف ساختن دنیای کاملاً خالی و پوچ یا تاریخ ها فراموش شده نکنید.
جوانا ترولوپ - نویسنده رمان «بچه مردم» و «بهترین دوستان»
قدرت مشاهده ی خودتان رااز دنیای دوروبر، تقویت کنید. یاد بگیرید درست ببینید و چیزهایی را ببنید که دیگران نمی بیند ضمناً این را هم بدانید که برای نویسنده شدن هیچ گاه دیر نیست.
بیلی لتز - نویسنده رمان و «آنجا که دل گرفتار است»
نوشتن را بی وقفه ادامه دهید، به نشست ها و سمینارهای نویسندگان بروید اصلاً حدسش را نمی توانید بزنید که ممکن است در آنجا با چه کسانی آشنا شوید و چه چیزهایی یاد بگیرید شاید این کار روش خیلی خوبی برای پیدا کردن ناشر هم باشد.
لوریس لوری - نویسنده رمان «این دوروبرها می بینمت سام»
من همیشه به نویسندگان جوان توصیه می کنم خوب خواندن بهترین و شاید تنها راه برای خوب نوشتن است.
سایمون زلیچ - نویسنده رمان «اعترافات جک استراو»
می خواهید نویسنده ی موفقی شوید؟ بخوانید! با بقیه نویسندگان و همین طور با کتابخوان های حرفه ای دوستی برقرار کنید و از آن ها بپرسید چه کتابهایی می خوانند بگذارید تحت تأثیر کتابهایی که می خوانید قرار بگیرند و با هر تأثیر پیشرفت کنید.
یک راه خوب برای پیش رفت کردن دریافتن سبک و صدای خاص خودتان نوشتن یادداشتهای روزانه است من بیست و پنج سال است که این کار را انجام می دهم و حال بانگاه کردن به سبک آن یادداشتها می فهمم در هر مقطع چه کتابی خوانده ام اما آهسته آهسته شروع کردم به نوشتن شیوه ای که کاملاً مال خودم بود و این کار بدون شک قصه هایم را دقیق تر و هشیارانه تر کرده باشم .
این هم آخرین نکته؛ نویسنده کسی نیست که کتاب چاپ می کند، کسی است که همیشه می نویسید.
فای کلرمن - نویسنده رمان هایی «شیر و عسل» «مزاحم»
به نویسندگان و علاقمندان می گویم ،بنویسید! بنویسید! بنویسید! همان طور که می گویم بخوانید! بخوانید! بخوانید!»
نه فقط کتاب های داستانی را بلکه کتاب غیرداستانی هم بخوانید هیچ وقت نمی شود به قدر کافی معلومات کسب کرد بیرون از دنیای داستان، قصه های واقعی فراوانی وجود دارد کاش وقت برای خواندشان وجود داشت.
کریستوفر بالکی - نویسنده رمان «به خاطر سیگار، متشکرم»
اوایل گزارش نویسی و مقاله نویسی را تجربه کنید، تأثیرش خیلی زیاد است زبان را خوب یاد بگیرید و چنان که استاد بزرگم ویلیام زینر همیشه می گفت: «هر کلمه ای زایدی را که توانستید از متن حذف کنید، از خدا تشکر کنید.»
بث گاچیون - نویسنده «دختران امروزی»
باید نکته مهمی به شما بگویم؛ اگر ذاتاً آدمی نیستید که بتواند مدت های طولانی در تنهایی به سر ببرید و تحمل بی پولی را هم ندارید آن وقت باید بدانید که نویسندگی، کاری نیست که به درد شما بخورد.
لوری هالس آندرس - نویسنده «بچه ی خجالتی» و «بگو خداحافظ»
هر چیزی که به دستتان می رسد بخوانید با معلم های ادبیات و استادهای کلاس قصه نویسی تان آن خیلی بیشتر از چیزی که فکر می کنید می دانند از کسانی نباشید که فقط از نویسنده شدن حرف می زنند واقعاً نویسنده بشوید! عجله کنید چیزی بنویسید و هرگز مأیوس نشوید. هرگز! هرگز!
0 نظرات