روسپيان سودازده من - ماركز ( دانلود کتاب PDF )



تغییر لوگوی گوگل بمناسب فرا رسیدن دهه فجر !





عکس - فرار احمدی نژاد از دست شیرهای پارک ارم !




عکس - حسین شریعتمداری در لباس خاخام های یهودی !

عکس آقا زاده های سید علی خامنه ای


بیوگرافی سلین دیون


زندگی نامه: سلین دیون که یکی از بزرگترین خواننده های دنیا است هر چند او از سال ۱۹۹۶ به یک چهره فوق العاده در جهان موسیقی تبدیل شد اما بیشتر ایرانیان او را بعد از خواندن ترانه فیلم تایتانیک میشناسند . متولد 30 مارس 1968 است . در کبک کانادا به دنیا آمده است . سلین کوچکترین عضو خانواده چهارده نفری اش بود وقتی مادرش فهمید سلین را باردار است خیلی ناراحت شد و قصد داشت مانع از به دنیا آمدنش شود ولی کشیش شهر شان اجازه این کار را به او نداد . مادرش پس اندازش را خرج ساختن چند ترانه برای سلین کرد و به دنبال پخش کننده درجه یک گشت . اولین کسی که حاضر شد ترنه های سلین را پخش کند پل لوسک آشنای خانوادگی شان بود که قبلا نیز مدیر برنامه های گروه پدر و مادرش بود .

بزرگ ترین اتفاق زندگی او زمانی رخ داد که لوسک یک نمونه از کارهایش را برای رنه آنژیل بزرگترین پخش کننده موسیقی در کانادا فرستاد . رنه آنژیل به این فکر افتاد که روی سلین سرمایه گذاری کند . زبان اصلی سلین فرانسوی است و او تا 18 سالگی اصلا نمی توانست انگلیسی صحبت کند . او سال 2004 به این دلیل نام او را سلین گذاشت که در زمان بارداری اش ترانه "سلین" از هوک اومزه در کبک و فرانسه موفقیت زیادی کسب کرده بود. در مدرسه شاگرد بسیار تنبلی بود و اکثر مواقع سر کلاس می خوابید چون هر شب تا دیر وقت با خواهر و برادرهایش موسیقی تمرین میکرد . زمانی که دوازده ساله شد تمام خواهر و برادرهایش ازدواج کردند و از خانه رفتند و در آن زمان مادر او از کارش استعفا داد تا بیشتر به سلین رسیدگی کند . مادرش, صد میلیون دلار درآمد داشت و به عنوان یکی از پولدلرترین ها انتخاب شد . رنه آنژیل پول های زیادی خرج خواننده شدن سلین دیون کرد و تا جایی پیش رفت که نزدیک بود ورشکست شود .

در پانزده سالگی موفق شد خیلی بیشتر از آنچه رنه و دیگران فکر می کردند مشهور شود , و تمام پولهایی که رنه برایش خرج کرده بود در عرض کمتر از سه ماه با چند برابر سود برگرداند . اولین باری که جایزه بزرگ آدیسک (بزرگ ترین جایزه موسیقی فرانسوی زبان ها) را به دست آورد آنقدر گریه کرد که تبدیل به هق هق شد . در شانزده سالگی عاشق رنه آنژیل مدیر برنامه هایش شد در حالی که رنه 25 سال از او بزرگتر بود و زمانی که هنوز سلین بدنیا نیامده بود رنه دو بچه هم داشت . شش ماه تمام روزی 9 ساعت به کلاس زبان انگلیسی رفت تا توانست تا حدودی این زبان را یاد بگیرد .
اولین کار مهمش که او را به طور گسترده ای مشهور کرد ترانه فیلم انیمیشن دیو و دلبر ساخته کمپانی دیزنی بود . به مدت سه سال با رنه آنژیل به صورت پنهانی ازدواج کرده بود و هیچ کس جز خانواده اش از این قضیه مطلع نبود . سلین و رنه سرانجام در سال 1994 در حالیکه سلین 27 ساله بود و رنه 52 ساله بود به طور علنی ازدواج کردند . در سی ام مارس 1999 درست در روز تولد سی و یک سالگی اش متوجه شد رنه سرطان دارد . زمانی که ترانه فیلم تایتانیک به آنها پیشنهاد شد نمی خواستند قبول کنند و در حالت رودربایستی با جیمز هورنر قبول کردند که سلین آن ترانه را بخواند . سلین دیون با ترانه فیلم تایتانیک توانست بهترین آهنگ سال و پرفروش ترین آلبوم سال را به خود اختصاص دهد و این آهنگ وارد لیست 100 آهنگ برتر تاریخ شد . او سال 2000 به مدت دو سال از دنیای موسیقی خداحافظی کرد تا هم به بیماری شوهرش رسیدگی کند و هم منتظر تولد فرزندش بماند . سال 2001 آنها صاحب اولین فرزندشان که یک پسر بود شدند و سلین نام پسرشان را رنه چارلز گذاشت . یک آرایشگر مخصوص به نام ژانت و یک طراح لباس مخصوص به نام ژوبرا دارد . لیموزین را بیشتر از هر ماشین دیگری دوست دارد . قبل از اجرای کنسرت هایش یک محلول نمک و بیکربنات سدیم را غرغره می کند .

سلن دیون با نام کامل ( CELINE MARIE CLAUDETTE DION ) در ۳۰ مارس سال 1968دیده به جهان گشود.او که کوچکترین عضو خانواده ۱۶ نفری دیون ها بود.درروستای کوچک شارلمان واقع در سواحل شمالی رودخانه سنت لورنس در شرق مونترال کانادا در خانواده ای روستایی و البته اهل هنر بزرگ شد.نام او برگرفته از ترانه ای به نام سلن بود که مادرش در زمان بارداری او به آن بسیار علاقه مند بود و همیشه آن را می خواند. او بهمراه دیگر خواهران و برادرانش در کافه ای که متعلق به والدینش بود کار می کرد و سلن کوچولو در همین کافه برای مشتریان کنسرت اجرا می کرد.پدر او نوازنده آکاردئون بود و مادرش نیز نوازنده ویلن و بچه های این خانواده در فضایی آکنده از موسیقی به رشد و شکوفایی استعدادهای خود در این زمینه مشغول بودند.شاید اولین باری که سلن چشم حاضرین را به خود خیره کرد در مراسم جشن عروسی برادرش،میشل بود که ترانه ای را خواند و مورد تشویق حاضرین قرار گرفت.

وی در حالیکه ۱۲ سال داشت (یعنی در سال ۱۹۸۰)با کمک مادرش ترانه ای را با نام «آن تنها یک رویا بود» ( CE N`ETAIL QU`UN REVE )را بر روی نواری از رمو خواننده معروف فرانسوی ضبط کرد و آن نوار را به آدرسی که پشت آن نوار بود،فرستاد؛ آدرس متعلق به « رنه آنژیل » RENE ANGELI ) ) بود، کسی که در سالهای بعد مدیر برنامه ها و همسر سلن شد . رنه بعد از شنیدن آن آهنگ از سلن که نوجوانی ترکه ای و لاغر اندام بود دعوت بعمل آورد تا این آهنگ را بطور زنده در دفتر او اجرا کند.هنگامی که سلن این آهنگ را زنده اجرا کرد،رنه آنچنان تحت تاثیر قرار گرفت که در حضور سلن گریه کرد.همین امر باعث شد رنه که شخصی معروف در ایالت کِبک بشمار می رفت برای تولید دو آلبوم که «صدای خدا»و«سلن سرود کریسمس می خواند»به تکاپو بیفتد و زمینه را برای تولید اولین آلبومهای سلن فراهم کند.این امر آنچنان ذهن رنه را به خود مشغول کرد که او برای تولید این دو آلبوم،خانه خود را به رهن گذاشت تا هزینه تولید این دو آلبوم فراهم شود.

اولین ترانه ی وی (LA VOIY DU BON DIEU صداي خدا ) بود که در سال 1981 منتشر شد . سلن در بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ چندین آلبوم را انتشار داد که تمامی آنها به زبان مادری او یعنی فرانسوی بودند و ابته برنده چندین جایزه نه چندان مهم شدند. اما در سال ۱۹۹۰ او اولین آلبوم انگلیسی خود را تولید کرد که تفاهم نام داشت.این آلبوم فروش خوبی کرد و رکوردی را در کانادا بر جای گذاشت،چرا که این آلبوم به فروش 000/600 نسخه ای در کانادا رسید و البته 000/20 نسخه نیز در دیگر کشورها فروش کرد و این موفقیتی بزرگ برای او بود، زیرا به اولین رکورد طلایی خود که بیش از 000/500 نسخه بود،رسید. در سال ۱۹۹۱ با «استیون اسپیلبرگ»، کارگردان سرشناس آمریکایی بر سر خواندن ترانه ای برای فیلم او وارد مذاکره شد، اما این آهنگ هرگز توسط او خوانده نشد و خواننده دیگری آن را خواند ولی این زمینه ای رابرای اجرای آهنگ کارتون «دیو و دلبر» ساخت «والت دیزنی» شد،او این آهنگ را در مراسم اسکار با «پابلو برایسون» به اجرا گذاشت و موفق شد در روز تولد ۲۴ سالگی اش جایزه اسکار را از آن خود کند. در اکتبرهمین سال،کنسرتی بسیار باشکوه در شهر تورنتو و در حضور زوج جنجال برانگیز دربار انگلیس یعنی «پرنس چارلز» و «پرنس دایانا» به اجرا گذاشت و مورد تشویق و لطف آنها قرار گرفت. ودر همین سال توانست با اجرای ترانه ی ( Beauty and The Best ) به همراه ( ( PAEBO BYSON به شهرت جهانی دست پیدا کند .

در ۳۱ مارس ۱۹۹۲ شروع به تولید دومین آلبوم انگلیسی خود با نام «سلن دیون» کرد و با انتشار این آلبوم موفق شد،دومین رکورد طلایی خود را بدست آورد.بعد تز این آلبوم کنسرتهای مختلفی در اروپا،استرالیا،آسیا و آمریکا برگزار کرد که مهمترین آنها کنسرتی بود که در حمایت از کودکان مبتلا به ایدز در لس آنجلس برگزار کرد و آن را «برای کودکانمان» نام نهاد تا عواید حاصل از این کنسرت را به کودکان تعلق دهد. از دیگر کنسرتهای او می توان به کنسرتی که در جشن «جوان» آمریکا در حضور « بیل کلینتون »،رئیس جمهور وقت آمریکا و همسرش ملاری کلینتون به اجرا گذاشت و با آهنگ « عشق کوهها را تکان می دهد » بر بانوی شماره یک آمریکا تاثیر بسیار گذاشت و او برای این آهنگ از سلن دیون تشکر و قدردانی بسیار با شکوهی به عمل آورد.

خانم سلن در سال ۱۹۹۳ آلبوم «رنگ عشق من» را وارد بازار کرد.این آلبوم نیز فروش بالای داشت و سروصدای زیادی بر پا کرد بخصوص آهنگ «قدرت عشق» که تا چهار هفته در صدر جدول بهترین آهنگها در اکثر کشور بود.این آلبوم نه تنها در آمریکا و اروپا پر سروصدا بود ،بلکه در آسیا بخصوص،ژاپن به فروش بالایی دست یافت.این آلبوم بالغ بر 000/000/1 نسخه در کانادا فروش کرد و این رکوردی الماسین برای او بشمار می رفت،زیرا اولین خواننده کِبک بود که به چنین فروشی رسیده بود. و لازم به ذکر است که ترانه( MY HEART WILL GO ON ) وي پـرفـروشـترين ترانه اركسترال بشمار مي آيد. بزرگترین رویداد زندگی او در ۱۷ دسامبر ۱۹۹۴ روی داد،چرا که او با رنه آنژیل که از کودکی او را میشناخت و ۲۶ سال از او بزگتر بود(رنه آنژیل ۲۶ سال از خانم سلن بزگتر بود) در مونترال ازدواج کرد.این یکی از ازدواجهای بزگ در کانادا بود.

در سال ۱۹۹۵ سلن یک آلبوم فرانسوی را وارد بازار کرد.این آلبوم که شعر و آهنگش از ژان ژاکوس یکی از بزرگترین آهنگسازان و ترانه سرایان بزرگ فرانسه بود به موفقیت بزرگی دست یافت زیرا این آلبوم در طول یک روز 00/57 نسخه در فرانسه فروش کرد و در مدتی کمتر از هفت ماه به پر فروش ترین آلبوم فرانسوی مبدل شد. وی به رکورد دیگری دست یافت، زیرا در طول همین سال اولین کسی شد که هم پرفروش ترین آلبوم فرانسوی و هم پرفروش ترین آلبوم انگلیسی زبان را وارد بازار کرد. سـلن بمدت 2 سال از عرصه موسيقي بدور بود. يكي به عـلت آن كه شوهرش مبتلا به سرطان گلو شده بود وبـايـد از وي مراقبت مي كـرد و آنكه بايد از پسر تازه متولد گشته خود ( RENE CHARLES ANGELIL ) نيز پرستاري ميكرد.

سلن توانست چندين جايزه معتبر بعنوان هنرمند سال، ترانه سال، خواننده محـبـوب و پـرفـروش تـرين آلبوم را از سوی : , Juno , American award Grammy, World music award , Felix دریافت کند. او موفق به كسب نشان افتخار از دولت كانادا گرديده است. هم اکنون ثروت وی را در حدود 400 میلیون دلار برآورد کرده اند . از دیگر نکاتی که درباره سلن قابل ذکر است می توان به عطر اختصاصی وی اشاره کرد که این عطر در سال 2003 پرفروشترین عطر سال گردید . همچنین او داری یک مجله به نام خود می باشد و چندین رستوران در آمریکا و کانادا . سلن به بازی گلف علاقه مند است و کلکسیونی از صد ها جفت کفش دارد . وي مـوفـق بـه دريـافـت ديـپـلم مـتــوسط نگرديد زيرا ازدبيرستان ترك تحصيل كرد.


کاریکاتور - سد علی کی میری پیش بن علی ؟







سوناي زعفرانيه - دكترنوري زاده ( دانلود کتاب PDF )



عکس - احمدی نژاد بعد از آرایش کردن !



کاریکاتور- هاشمی شاهرودی و معلم عربی قوای سه گانه !




کوکلاکس کلان ها چه کسانی هستند ؟




هموندان کوکلوس‌کلان سلام نازی می‌دهند و هالوکاست را رد می‌کنند.

کوکلوس‌کلان (در انگلیسی ( Ku Klux Klan یا به شکل کوتاه‌شده‌اش (KKK) نام سازمان‌های همبسته‌ای در کشور ایالات متحده آمریکا در گذشته و امروز می‌باشد که پشتیبان برتری نژاد سفید ، یهودستیزی ، نژادگرایی ، ضدیت با آئین کاتولیک ، بومی‌گرایی و نفرت نژادی می‌باشند . اینان برای رسیدن به آماج خود به اعمال غیر اخلاقی‌ای متوسل می‌شوند. برای نمونه پریشان ساختن شکل خود و ترساندن سیاهان آمریکا استفاده از ابزار ترور، خشونت و ایجاد وحشت از جمله حربه‌های آنان جهت پیشبرد عقایدشان است.

نام کوکلوس‌کلان از آمیزش واژه یونانی kuklos به معنای چرخ و واژه انگلیسی clan به معنای طایفه پدید آمده است.
این گروه نخستین بار در ۱۸۶۵ (میلادی) به دست کهنه‌ سربازان ارتش کنفدراسیون آمریکا بنیاد نهاده شد. آماج اینان جلوگیری از بازسازی و سنگ‌انداختن در کارجمهوری‌خواهانی بود که در جنگ پیروز شده و برده‌داری را لغو نموده بودند. آنها به تندی راه خشونت را پیش گرفتند. در واکنش به کردارشان،در آغاز آنان فعالیتهای کوکلوس‌کلان را دروغ دانسته و آن را بهانه‌ای برای پیشروی ارتش فدرال به ایالت‌های متحد جنوبی می‌خواندند. سرانجام یولیسیز اس.گرانت رئیس جمهور آمریکا در آغاز دهه ۱۸۷۰ و با بهره‌گیری از زور و اعلامیه حق شهروندی ۱۸۷۱ آمریکا آنها را نابود ساخت.

ویلیام جوزف سیمونز؛ بنیانگذار کو کلوکس کلان در سال ۱۹۱۵

در ۱۹۱۵ جریان دیگری پا گرفت و از همان نام پیشین کوکلوسکلان بهره برد. اینان از نیروی تازه و کاری‌ای بهره می‌گرفتند،ابزار ارتباط همگانی. نخست فیلمی ساخته شد به نام زایش یک ملت و آنگاه روزنامه‌ای سامی‌ستیز با شور به دادگاهی که در آن یک یهودی به تجاوز جنسی به کودکی محکوم شده بود پر و بال داد و موجی تازه و پرشور در آمریکا به راه انداخت. گروه کوکلوسکلان اینبار با نیرو و اندوخته بسیار دارای سازمندهی ملی و ایالتی نیز شد و میلیونها تن بدان پیوستند. دهه ۱۹۲۰ اوج کامیابی کوکلوس‌کلان بود. جریان دومی که از آن سخن گفته می‌شود به ویژه نژادگرا،کاتولیک‌ستیز،بومیگرا و یهودی‌ستیز و پیرو کمونیسم‌ستیزی بود. برخی از شاخه‌های بومی این گروه دست به پاره‌ای به دار کشیدن‌های بی‌دادرسی و دیگر کنشهای خشن زدند. در هنگان فردافت اقتصادی آمریکا و تا پیش از جنگ جهانی دوم این گروه با پذیرش توده روبرو گشت. در این زمان نازی‌ها نیز از بدانها یاری می‌رساندند.

نام کوکلوس کلان از سوی بسیاری از گروههایی که با اعلامیه حقوق بشر مخالفند یا باورمندان به جدایی نژادی به کار برده می‌شود. در دهه‌های ۱۹۵۰و ۱۹۶۰ این گروهها دست به یک سری کارهای خشن مانند بمبگذاریهایی که به کشتار کودکان و کارگران انجامید دست می‌زدند.

امروزه در آمریکا و دیگر کشورها گروه‌هایی با همین نام هستند که شمار همه آنها از چند هزار فراتر نمی‌رود. این گروه‌ها گستراننده اندیشه نفرت نژادی هستند و از سوی دولتمردان و سران مذهبی انکار می‌شوند.

جلاد سعید مرتضوی و حقوق بشر اسلامی




تعریف شیطان پرستی فلسفی ، دینی چیست ؟


شيطان پرستي يکي از اعتقاداتي است که برخي به آن پيشينه هزاران ساله ميدهند و دليل آن را نيز پرستش هر موجود داراي قدرت توسط مردمان هزاران سال پيش و يا در نظر گرفتن دو خداي ضدهم يعني خداي خير و شر ميدانند از ميان آن گروه ها ميتوان به فرقه يزيديان که عموما در کردستان عراق ميباشند اشاره کرد که شيطان را ملک طاووس مي دانند و براي آن اجر و قرب زيادي قائل اند و حتي مراسم حجي نيز درلالش واقع در کردستان عراق دارند و طبق گفته برخي آيين خشني ندارند و حيوانات را در مراسمشان قرباني مي کنند و يا شيطان پرستان اقوام بدوي که برای خداي شر(شيطان) قرباني انساني نيز هديه مي دادند.

شيطان پرستي جديد آييني است داراي شباهت هايي به اومانيسم که انسان را برترين موجود مي داند و او را تنها در برابر خود مسئول مي داند:

"There is no heaven of glory bright, and no hell where sinners roast. Here and now is our day of torment! Here and now is our day of joy! Here and now is our opportunity! Choose ye this day, this hour, for no redeemer liveth!"
Anthon lavey

" خداي باعظمت و با شکوهي وجود ندارد، و جهنمي که در آن گناهکاران کباب ميشوند هم نيست . اينجا و حالا روز شکنجه و سختي ماست ! حالا و اينجا روز خوشي ماست ! اينجا و حالا فرصت ماست ! اين روز، اين ساعت را انتخاب کن که زندگي رهايي بخشي نيست !"
"آنتون لاوي"

شيطان پرستي جديد به خدايي اعتقاد ندارد و شيطان را تنها نوعي کهن نماد ( archetype ) مي داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول ميداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهايي مي تواند راه درست و غلط را تشخيص دهد به همين دليل هم اين اعتقاد بيشتر به عنوان يک اعتقاد فلسفي شناخته مي شود .
شيطان در اين اعتقاد نماد نيروي تاريکي طبيعت ، طبيعت شهواني ، مرگ ، بهترين نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.

اين اعتقاد داراي شاخه هاي متعددي است اما مي توان گفت جز يکي دو نوع آن همگي داراي اصول زير مي باشند:

Atheism - : خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد.
Not dualistic - : روح و جسم غيرقابل ديدن هستند و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد.
Autodeists - : خود پرستي ، خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست.
Materialistic - : اعتقاد به اصالت ماده
- وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدايي است .
- ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبي که اعتقاد به زندگي پس از مرگ دارند.
- عدم پرستش شيطان زيرا شيطان جسم نيست و وجود خارجي ندارد.
- اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلاي آن زيرا تمام خوشي دنيايي است و اين خوشي ها خصوصا لذات جنسي پتانسيل لازم را برای کارهاي روزانه آماده مي کنند و به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است .

انواع شيطان پرستي:

1- شيطان پرستي فلسفي Philosophical Satanism :
اين شيطان پرستي توسط Anton Szandor LaVey همان بوجود آورنده انجيل شيطاني satanic bible و کليساي شيطان ( البته کليساي شيطان قرن ها قبل از وي در قرون وسطا نيز وجود داشته است.) ايجاد شده است ومراسم آنها شبيه مراسم جادوگري کراولي مي باشد. لاوي اين نوع شيطان پرستي را تحت تاثير افکار آليستر کراولي ، نيچه ، رند، مارکوس دي سيد ، ويندهام لويس ، چارلز داروين ، مارک تواين و ديگران ايجاد کرده است. در شيطان پرستي لاوي شيطان نيروي مثبت است و در مقابل آن اعمال خدايي کليسا مورد تمسخر قرار مي گيرد و اعمال دنيوي در مقامي بالا فرض ميشوند.

2- شيطان پرستي ديني Religious Satanism :
اين نوع شيطان پرستي شبيه شيطان پرستي آنتون لاوي است اما با اين تفاوت که در اين نوع، شيطان نوعي جنبه خدايي و متافيزيکي دارد و اين جنبه برداشته شده از اديان ابراهيمي ، افسانه ها ، آيين هاي متفاوت ، و يا صرفا ساخته شده ذهن پيروان آن مي باشد. ممکن است پيروان اين دين به يک خدا يا خدايان متعددي اعتقاد داشته باشند که اين خدايان گه گاه برگرفته شده از خدايان مصر و يونان و بين النهرين مي باشند. گاه خداي آنها همان فرشته رانده شده درگاه خدا مي باشد که آنها اعتقاد دارند که طغيان او در برابر خدا کاملا درست بوده است و حتي برخي از آنها اعتقاد دارند فرشتگان ديگر با بدگويي او نزد خدا موجب رانده شدن او شدند کلا اين گروه به آزادي فکر و عمل و بالا بردن خود به هر وسيله اي مانند جادو اعتقاد دارند. اين گروه بر اساس آيه اي از تورات که در آن اشاره شده خدا به انسان اجازه استفاده از ميوه درخت دانايي را نداد تا چشمانش باز گردد و خوب و بد را ببيند و خود تبديل به خدا شود وي را عامل آگاهي انسانها مي دانند و انسان را از پرستش خدايي که مانع آگاهي و پيشرفت انسانهاست بر حذر مي دارند و انسان را برای شناخت مسير درست کامل مي بينند و همچنين خداي مورد پرستش بشر را خدايي ظالم مي دانند که چند بار در طول تاريخ ظلمهاي بزرگي به انسانها کرده است.

3- شيطان پرستي گوتيک Gothic Satanism :
اين نوع شيطان پرستي همان شيطان پرستي است که در عصر سلطه کليسا بوجود آمده بود . در اين نوع شيطان پرستي گفته مي شود که کودک خواري ، قرباني کردن دختران ، بزکشي و تمام کارها و اعمال ضد کليسا را انجام مي دادند. شيطان پرستي داراي نزديکي زيادي به جادوگري مي باشد و دنياي آن پر از افسانه هاي گوناگون ، شياطين متعدد و افراد مختلف خصوصا جادوگران در ارتباط با آنهاست که بيشتر تصور مي شود اين افسانه ها توسط کاتوليک ها ساخته شده باشد. در دنياي امروز هم کشورهاي مختلفي داراي کليساي شيطان هستند مانند کشورهای امريکا ؛‌ انگليس و آلمان و همچنین چین و بر خلاف ادعاي شيطان پرستان جديد که بر اساس متون انجيل شيطاني بر عدم کودک آزاري و آزار حيوانات پافشاري مي کنند اما وحشتناک ترين اعمال توسط آنها تنها برای مقابله با دستورات الهي انجام مي شود.

نامه دردمندانه غلامحسین عرشی به جلاد جعفری دولت آبادی


غلامحسین عرشی، ۳۱ساله و از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از یک سال پیش در زندان اوین به سر می‌برد . او بعلت شرایط بد زندان ، و برخورد های ناشایست در ایام بازداشتش ، تا کنون 2 بار دست به اعتصاب غذا زده است . عرشی در نامه ای به دادستان عمومی و انقلاب تهران ، جعفری دولت آبادی ، بشرح ظلمی که در این ایام بوی رفته پرداخته و ناگفته هائی را در این خصوص ، برملا کرده است .

متن نامه غلامحسین عرشی به دادستان تهران ، بشرح زیر است . :

دادستان محترم تهران
اینجانب غلامحسین عرشی به دنبال حوادث عاشورای ۸۸ توسط پلیس امنیت تهران بازداشت شده و در دادگاه بدوی به ۴ سال و نهایتا در دادگاه تجدید نظر به یک سال حبس محکوم شده‌ام و در حال حاضر مدت ۹ ماه است که در حال تحمل کیفر در بند ۳۵۰ زندان اوین هستم. آنچه مرا برآن داشت تا بدینوسیله در نامه‌ای سرگشاده مواردی را در خصوص روند رسیدگی به پرونده‌ام به اطلاع شما برسانم؛ آن است که حوادث رخ داده برای من در طول مدت تحقیقات مقدماتی در پلیس امنیت تهران و همچنین بازپرسی و جلسات دادگاه به گونه‌ای بوده است که به باور من خارج از انصاف و عدالت و بر خلاف قوانین دادرسی کشور بوده و بعضا مصداق بارز شکنجه و آزار و اذیت متهم به جهت اجبار او به اقرار خلاف واقع است.
در روز عاشورای ۸۸، بنده همانند صد‌ها هزار تن دیگر از شهروندان تهران به جهت برگزاری مراسم این روز مقدس در خیابانهای شهر حضور داشتم که در ساعات میانی روز شاهد حملات خشونت آمیز پلیس ضد شورش علیه مردم بودم، خشونت به کار رفته علیه مردم، علی الخصوص زنان و دختران به گونه ای بود که خون هر غیرتمندی را به جوش می‌ آورد به صورتی که منجر به درگیری شدید مردم با پلیس ضد شورش شد.

دادستان محترم تهران؛
اینجانب در تاریخ ۱۷ بهمن ماه از طریق عکسی که از درگیریهای این روز در سایت ناجا و گرداب و روزنامه ی امین جامعه منتشر شده بود شناسایی شده و توسط پلیس امنیت تهران به وسیله ی تیمی ۸ نفره از ماموران پلیس امنیت بازداشت شده و به مقر این نیرو منتقل شدم. بازجویی از بنده پس از یک شب توسط دو نفر لباس شخصی آغاز شد. ان‌ها از من می‌ خواستند که اعتراف کنم صاحب عکس منتشر شده در سایت گرداب سپاه هستم و در مرحله ی دوم مسئولیت به آتش کشیده شدن چندین خودروی گارد ضد شورش را بر عهده بگیرم. من در پاسخ اگرچه عکس منتشر شده را متعلق به خود می‌دانستم، اما با قاطعیت به ماموران و بازجو یان اعلام کردم که نه تنها نقشی در به آتش کشیدن اموال عمومی نداشتم، بلکه مطابق عکس و فیلمهایی که خود ماموران در اختیار داشتند، ماموران گارد ضد شورش را که توسط مردم خشمگین محاصره شده بودند از خشم مردم نجات دادم.
بازجوهای پلیس امنیت اما در جواب حرفهای من با مشت و لگد به جانم افتادند و با گفتن رکیک‌ترین فحشهای ناموسی، به من و خانواده‌ام مرا تهدید کردند که در صورت عدم اعتراف به آتش زدن خودروهای پلیس، عاقبت سختی در انتظارم است. در دومین جلسه بازجویی، من که از نحوه ی برخورد خشونت آمیز و تحقیرآمیز بازجو‌ها در جلسه قبل به ستوه آمده بودم، حتی تعلق آن عکس به خود را نیز تکذیب کردم و به آن‌ها یادآور شدم که به خاطر خدا از کتک زدن و فحاشی به من دست بردارند و اقرار به گناه ناکرده را از من نخواهند. به آن‌ها گفتم که من پاسخگوی کار خود هستم و علی رغم انتشار عکس از خانه متواری نشده ام. بازجو‌ها در جواب من با توهین و فحاشی می‌ گفتند: «اگر در رحم مادرت می‌ رفتی تو را بیرون می‌ کشیدیم. در اینجا ما هستیم که برای تو تصمیم می‌گیریم، نه خدا». آن‌ها در این مرحله دستان مرا با دستبند آهنی به صندلی بستند و با کابل و سیم مفتول به جانم افتادند. به گونه­‌ای که تا ماه‌ها آثار کابل و ضربات سیم مفتول بر بازو‌ها و پا‌هایم به جای مانده و مورد تایید هم بندانم نیز هست. بازجو‌ها برای اجبار به اعتراف به کار نکرده، یعنی آتش زدن خودروهای پلیس، به ضرب و شتم با کابل و سیم قناعت نکرده و با بازکردن پاهای من در حالی که دستانم بسته بود، بیضههای مرا به شدت فشار می‌داده و به آن‌ها ضربه می‌زدند به گونهای که فریاد من از درد و ضعف به هوا می‌رفت و جواب التماس و استغاثه های من تنها فحشهای ناموسی بود.

دادستان محترم تهران؛
اینجانب بعد از جلسات بازجویی، آن هم به این شکل، برای بازپرسی به دادگاه انقلاب مستقر در اوین منتقل شدم. بازپرس من، قاضی اسدی، بازپرس شعبه ۵ دادسرای تهران، تمامی اعتراضات من به ضرب و شتم و شکنجه را ناشنیده گرفت و تنها گفت: «جرم تو محاربه است و حکم محاربه معلوم است. اما اگر مسئولیت آتش کشیدن خودروهای پلیس را بپذیری به تو تخفیف می‌ دهیم و تنها تو را جریمه خواهیم کرد.» اما من زیر باز این اجبار بازپرس اسدی نرفته و تنها مسئولیت عکس خود را پذیرفتم. سرانجام بعد از ۱۰ روز فشار و آزار و اذیت در پلیس امنیت تهران به بند ۲۴۰ زندان اوین و سپس به بند ۳۵۰ منتقل شده و توانستم با خانواده‌ام تماس گرفته و آن‌ها را از نگرانی درآورده و از وضعیت خودم در زندان مطلع سازم.

جناب آقای جعفر دولت آبادی؛
اینجانب در مرحله دادگاه بدوی از حق انتخاب وکیل محروم بوده ام. قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه به استناد‌ همان عکس مرا به اتهام اجتماع و تبانی به ۴سال حبس محکوم کرد و شکایت مرا که هنوز رد کابل و سیم مفتول بر بدنم موجود بود و بیضه‌هایم از شدت ضربه سیاه بود را ناشنیده گرفت. در مدت ۹ ماه حضور در زندان اوین، اینجانب تاکنون از ملاقات حضوری که حق طبیعی زندانی و خانواده اوا ست محروم بوده‌ام و به دلیل انتقال به زندان انفرادی در مرداد ماه گذشته و شرکت در اعتصاب غذای اعتراضی به همراه جمعی دیگر از زندانیان، دچار نارسایی کلیوی شده‌ام، اما متاسفانه زندان اوین از ارائه کوچک‌ترین امکان درمانی به جز قرصهای آرام بخش! خودداری می‌ کند. در ۹ ماه اخیر درخواستهای متعدد من برای ملاقات با شما بی جواب مانده و برخورد من با مسئولان زندان و ماموران دادستانی تنها به این مسئله منتج شده که آن‌ها مرا تهدید به افزایش میزان حبس به دلیل شرکت در اعتصاب غذا کرده و مرا از هرگونه امکان ملاقات یا مرخصی و یا آزادی مشروط محروم کرده ا ند.
امروز که این مطلب را خطاب به شما می‌نویسم هدفی جز اطلاع رسانی به مردم شریف ایران زمین در زمینه ی برخورد ماموران به اصطلاح امنیتی با معترضان به انتخابات و برخورد غیر عادلانه ی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی با دستگیر شدگان عاشورا و حوادث بعد از انتخابات ندارم. و این امر بر من و دیگر دربندشدگان در نظام جمهوری اسلامی ثابت شده است که هیچ گونه رسیدگی به وضع حال حاضر ما و بلایایی که بر سر ما آمده است از سوی دستگاه قضایی نخواهد شد، همچنان که این امر از سوی شما و دیگر همکارانتان در ماههای گذشته ثابت شده است.

در پایان بار دیگر تاکید می‌کنم که جرم من در روز عاشورا تنها جلوگیری از آسیب رسیدن به ماموران جمهوری اسلامی است که در دست خشم ملت ایران، تاوان رفتار وحشیانه خود را می‌ دادند و به وسیله ی من و امثال من زنده ماندند و مورد عفو مردم مهربان این سرزمین قرار گرفتند. ۴ سال محکومیت من، احتمالا به علت نجات دادن ماموران نظام جمهوری اسلامی است.
غلامحسین عرشی

منبع : کلمه


انواع DVD و خصوصیات هر مدلشان


از سال 1996 که ديسکهاي ذخيره اطلاعات با فرمتي به نام DVD وارد بازار شدند ، تاکنون پسوند هاي متعددي بر اين فرمت اضافه شده که از جمله آنها مي توان به پسوندهاي -R,+R,-RW,+RW,+R DLاشاره کرد.

در واقع افزوده شدن اين پسوند ها از زماني آغاز شد که ديسکهاي دي وي دي با قابليت رايت کردن وارد بازار شدند.

متاسفانه بر خلاف سي دي ها ، استانداردهاي متفاوتي براي ساخت يک ديسک دي وي دي وجود دارد و گوناگوني اين استانداردها تا حدودي باعث سر درگمي مشتريان براي خريد دستگاهي مناسب مي شود. اين هفته مي خواهيم اين پسوند هاي متفاوت را براي شما رمز گشايي کنيم.

براي اين منظور بد نيست ابتدا به معرفي دو اتحاديه عظيم که در زمينه دستيابي به استاندارد هاي پيشرفته تر با يکديگر رقابت دارند ، بپردازيم. DVD FORUM نام اتحاديه اي شامل بيش از 200 کمپاني بزرگ است که در زمينه پيشرفت تکنولوژي ديسکهاي دي وي دي همکاري دارند.

از جمله اين کمپاني ها مي توان به هيتاچي ،ميتسوبيشي ، سوني و پايونير اشاره کرد. اين اتحاديه وظيفه ثبت استاندارد هاي جديدي که از طرف شرکت هاي عضو ارائه مي شودرا بر عهده دارد.استانداردهايي که اين اتحاديه ارائه مي کند همگي داراي يک علامت منفي در کنار پسوند دي وي دي هستند.از طرف ديگر DVD+RW Alliance نام اتحاديه ديگري است که در رقابت شديد با DVD FORUM است.

اعضاي اين اتحاديه نيز بالغ بر 200کمپاني بزرگ هستند که از جمله آنها مي توان به ياماها، سوني ، DELL و hp اشاره کرد. در اين ميان نکته جالب حضور کمپاني سوني در هر دو اتحاديه است.

استانداردهاي ارائه شده اين اتحاديه همانطور که از نام آن مشخص مي شود با يک علامت مثبت همراه است. در واقع مي توان وجود اين استانداردهاي متفاوت را نتيجه رقابت اين دو اتحاديه دانست که سعي دارند با وضع اين استانداردها فروش محصولات جانبي مربوط را نيزانحصاري نمايند.

فرمت هاي اتحاديه DVD FORUM عبارتند از:

DVD-R: در اينجا حرف R مخفف کلمه RECORDABLE است. به اين ترتيب شما ميتوانيد با استفاده از يک دستگاه رايتر دي وي دي اطلاعات را بر روي اين ديسک ذخيره نماييد.

فناوري بکار رفته دراين استاندارد بسيار شبيه به فناوري استاندارد CD-R است که در آن ديسک يک بار رايت مي شود و مي توان آن را بارها خواند.

دستگاههاي که داراي اين استاندارد هستند تنها مي توانند بر روي سي دي هاي DVD-R رايت نمايند.

(DVD-RW :(DVD-R/W ديسک هاي داراي اين استاندارد نيز قابل رايت هستند وفن آوري به کار رفته در آنها بسيار شبيه ديسک هاي CD-RWاست.

دستگاههايي که داراي اين استاندارد هستند قابليت پخش و رايت بر روي ديسک هاي DVD-RW و DVD-R را دارند.در مقابل ، ديسک هاي اتحاديه DVD+RW Alliance با فورمت هاي مثبت قرار دارند که مي توان گفت از چند جهت بر مدلهاي منفي برتري دارند ، ازجمله مي توان به امکان اضافه کردن ، پاک کردن وهمچنين جابجا کردن اطلاعات بر روي ديسک رايت شده - بدون تاثير گذاشتن براطلاعات ديگر- اشاره کرد. همچنين عمل فايناليزه کردن ديسک نيز به نحوي انجام مي شود که سرعت خواندن اطلاعات از روي ديسک بالا مي رود.

DVD+R: ديسک هاي اين استاندارد نيز قابل رايت هستند. دستگاههايي که داراي اين استاندارد هستند تنها مي توانند اطلاعات را بر روي ديسک هايي با فرمت DVD+R رايت کنند.

DVD+RW: دستگاهي که داراي اين فرمت باشد مي تواند بر روي ديسک هايي با استاندارد DVD+R و DVD+RW اطلاعات را رايت کند و ديسک هاي اين استاندارد نيز از نظر عملکرد تفاوتي با مدل DVD+R ندارند.

اين نکته لازم به ذکر است که تمامي ديسک هاي با استانداردهاي بالا در رده اي از dvd با نام dvd 5 يا dvd 10 قرار دارند dvd 5 ديسکهايي با يک لايه و يک لبه و ظرفيت 4.7GB هستند و ديسک هاي dvd10 داراي يک لايه ودو لبه و 9.4GBظرفيت هستند.

DVD+R DL: اين نوع ديسک ها از همان فن آوري ديسک هاي DVD+RW بهره مي برند با اين تفاوت که داراي دو لايه مي باشند. به اين ترتيب ظرفيت اين ديسک ها نسبت به مدل هاي قبلي دو برابر شده است. اين ديسک ها جزو رده اي از ديسک ها با نام DVD 9 و DVD 18 هستند. ديسک هاي DVD 9 داراي دو لايه و يک لبه و ظرفيت 8.5GB هستند و ديسک هاي dvd 18 داراي دو لايه و دو لبه وظرفيت 15.9GB اند. تمامي ديسک هاي ذکر شده در بالا دراکثر دستگاههاي پخش دي وي دي رايج در بازار قابل خواندن هستند.

استاندارد ديگري که توسط اتحاديه آليانس ارائه شده است DVD-RAM است که مزيت اين نوع ديسکها بر مدلهاي قبلي امکان چند بار رايت اطلاعات بر روي آنها است. از طرف ديگر اين نوع ديسک ها در دستگاههاي موجود دربازار قابل پخش نيستند و براي استفاده از آنها تياز به دستگاهي متفاوت است.


بايگانی وبلاگ